شمال اصفهان؛ صرفا یک یادداشت:در مورد فضای مجازیچند روزی بود که تو خودم حبس بودم. بیدار بودم در حالی ک خواب بودم… میخوابیدم در حالی ک مرده بودم همه چیز رنگ و بوش رو از دست داده بود, حتی کارهایی ک همیشه سرگرمشون بودم دیگه برام جذابیتی نداشتن دچار طوفان فکری شده بودم, مشغله های […]

شمال اصفهان؛ صرفا یک یادداشت:در مورد فضای مجازی
چند روزی بود که تو خودم حبس بودم. بیدار بودم در حالی ک خواب بودم…
میخوابیدم در حالی ک مرده بودم
همه چیز رنگ و بوش رو از دست داده بود, حتی کارهایی ک همیشه سرگرمشون بودم دیگه برام جذابیتی نداشتن
دچار طوفان فکری شده بودم, مشغله های زندگی رو از یاد برده بودم و البته زیبایی ها رو هم نمیدیدم. هربار ک خیلی ب هم میریختم از سر بی حوصلگی لابه لای شعرام میخزیدم, شاید میخواستم وقت تلف کنم … و سر آخر با کلی کسالت قلم و کاغذ رو بر میداشتم تا شاید چیزی بنویسم.
بیهوده بود, اعتراف میکنم ک اون موقه ها فقط نگاه میکردم و شاید وانمود میکردم ک دارم فکر میکنم در حالی که فکرهای مغشوشم سمت و سوی خاصی نداشتن
. بیشتر وقتم رو با گوشیم سپری میکردم, میزدم ب دل دنیای مجازی
………
گاهی اونقدر غرق دنیای مجازی میشدم ک دنیای حقیقی رو از یاد میبردم:::
از.. همین الان یهویی ها و کل کل کردن ها توی برنامه ها و عکس های سلفیه مرد و زن و کوچیک و بزرگ.. تاااااااا
عکس نوشته ها و فازهای سنگین ک بین جوونا رواج داشت
همه رو فقط تماشاگر بودم. بعضی وقتا برام سوال میشد ک ما
_ همه ی ماهایی که صرفا به خاطر گذروندن وقت وارد دنیای مجازی میشیم چه سودی عایدمون میشه؟! مثلا بعد از گذشت چندین سال وقتی ب گذشتمون نگاه میکنیم واقعا ب خودمون چی میگیم….!
خیلی باعث تاسفه ک فضای حاکم بر خیلی از این فضاهای مجازی ناامید کننده و تاریکه _ وقتی میدیدم جوونایی ک هنوز پاشون رو از سن بیست سالگی بالاتر نگذاشتن دارن از
/ غم و غصه و بی کسی و تنهایی محض/ حرف میزنن
وقتی دیدم خیلی ها معترفن ک دنیای مجازی زندگی شون رو ب هم ریخته و منجر به از هم پاشیدگی پیوندها شده
!! و البته پیوندهایی رو هم ایجاد کرده, پیوندهای ناپایدار زودگذری ک با هربار دیدن و خوندن پروفایلی جدید همزمان ب روز میشه و به همین سادگی دوستی ها جایگزین میشه………………
کم کم داشت جنون فکری همه ی وجودمو میگرفت, ای کاش میتونستم کاری بکنم. کاش میشد با تک تک اون بچه هایی که فقط و فقط لفظ شون ناامیدیه حرف زد, البته فکر میکنم یه جاهایی آدمهای دنیای مجازی فقط از باب تقلید و شاید به خاطر -مد در لفظ-
جملاتی که اصلا بهش اعتقادی ندارن رو به زبون میارن. مثلا جوونای زیادی رو دیدم که دارن از خودکشی و تنهایی حرف میزنن که به نظرم معقولانه نیست این طرز فکر. میخوام بگم نود و نه در صد دست خودمونه که فضای فکری و روحی زندگی مون رو انتخاب کنیم و روزهای خوب رو گلچین کنیم از این فضاهای کلیشه ای ناامید کننده ی پوچ.
ما نباید اجازه بدیم یه وسیله ی کوچیکی مثله گوشی ما رو دچار تلخی های غیر واقعی بکنه.
دلم میسوزه برای خودم.. برای همه ی آدم هایی که حقیقت زندگی رو فدای مجازها میکنند. راهش چیه
واقعا راه حل این ماجرا چیه ؟؟؟؟؟
کاش یک روز رو در تقویم نام گذاری میکردن با عنوان
“روز ارتباط با دنیای واقعی “
یا شاید “” دنیای مجازی تا اطلاع ثانوی تعطیل””
/////////با احترام به تمام کسانی که از فضاهای مجازی درست استفاده میکنند. ////////
نویسنده :خانم فاطمه شکل آبادی شاعر ونویسنده