گفتگوی پایگاه اطلاع رسانی بخش حبیب آباد با شاعره گرانقدر خانم شکل آبادی
با سلام واحترام از اینکه وقت خود را در اختیار ما گذاشتید سپاسگزارم
به عنوان سوال اول لطفا مختصری از زندگی خود را بیان بفرمائید؟

بنده ی حقیر فاطمه شکل آبادی هستم. ساکن شهر حبیب آباد شهر علم وادب متاهل ودارای یک فرزند دختر .من متولد سال ۱۳۶۶ در هفتمین برگ از ماه آغازین فصل زمستان هستم حدودا ۱۰ساله بودم که در توالی روزها ولحظه ها احساس کردم که علاقه ی عجیبی به شعر دارم و رگه هایی از حس خوش شاعری در وجودم نقش بسته است .
در طی گذشت چندین سال متوجه شدم که در کانون شهید باهنر حبیب آباد انجمن شعری برپاست وبه این شکل جذب انجمن های شعری شدم از جمله در انجمن ادبی شهر دولت آباد –شاهین شهر – انجمن فرهیختگان و گاها در انجمن ادبی “اتاق فکر” شرکت میکردم تا اینکه جلسه ای انسجام یافته در کانون شهید باهنر همراه با جمعی از دوستان تشکیل دادیم وهم اکنون آنجا فعالیت دارم.
دامنه فعالیت های شعری شما چگونه است؟
در کارنامه فعالیت های شعری ام می توانم از سوگواره آیینه فجر در سال ۱۳۸۴ نام ببرم که رتبه اول شعر عاشورایی را کسب کردم .در زمینه ترانه با برخی از آهنگسازان از جمله آقای میرزایی ومحمدی همکاری داشته ام نمونه ای از ترانه هایم در آلبوم شعر آقای دکتر بندی؛ از خواننده های خوب موجود می باشد .همچنین در سال ۹۳ دعوت به بخش مردمی برنامه قند پهلو شدم
در ادامه ترانه هایی که ایشان سروده اند با صدای آقای دکتر بندی خواهید شنید

چه شد که به شعرو شاعری رو آوردید ؟
به شاعری رو آوردم چون به قول سهراب .حس کردم خورده هوشی دارم و سر سوزن ذوقی
شعر احساس درونی فرد است.من فکر میکنم همه میتوانند شاعر باشند هر کسی به طبع ناگفته هایی که در سینه دارد .گاه می توان از رستاخیز کلمات جانی تازه گرفت وهمراه با واژه های دلنشین در دهلیز رازها قدم گذاشت واعتراف میکنم دنیای من بدون این دلنوشته ها دنیای تاریکی است

تا به حال چه اثری را به ثبت رسانده اید ؟ نام آن چیست ودر چه زمینه ای بوده است؟
اثری که تاکنون موفق به نشر آن شده ام مجموعه ای از غزل ها ورباعی می باشد به نام سایه سار نگاه
این مجموعه اولین کتاب من وبهتر است بگویم اولین قدم است در راه بی انتهای هنر در واقع هدف من از چاپ این کتاب ، اثبات زحمات چندین ساله ای است که در مسیر شاعری متحمل شده ام . امید است با مجموعه های بعدی از بنده حقیر وسایر دوستان در انجمن ادبی شعر حبیب آباد ، بتوانیم گام های مؤ ثرتری در این راه برداریم .

سبک شما در سرودن اشعار چیست؟ لطفا در مورد سبک خود توضیح دهید؟
از نظر طبقه بندی سبک های ادبی ،در سبک خراسانی فعالیت دارم .در این سبک دشواری مفاهیم وکلمات وجود ندارد ساده بگویم به زبان خودمانی به سرایش شعر میپردازم ، در قالب های گوناگون شعری کار میکنم از جمله غزل ، چهار پاره، رباعی، ترانه وگاهی شعر کودک

آیا تخلصی برای خود اننتخاب کرده اید؟ دلیل انتخاب این تخلص چیست؟
تخلصی که برای خودم برگزیدم سایه سار می باشد ، سایه سار شاید به معنی در برگیرنده شاید به مفهوم سرپناه چیزی که از صمیم دل به آن نیاز دارم .به سرپناهی محکم برای در برگرفتن افکارم. البته گاهی از نام سایه تخلص میکنم.

در شعرهایتان از شاعران دیگر نیز الهام گرفته اید ؟
یکی از بهترین راه کارها برای ایجاد و پرورش حس شاعری .مطالعه است طبیعتا از طریق مطالعه وکنکاش در آثار سایر هنرمندان می توان نتیجه بهتری گرفت که ماه عسل اندیشه های درونی والهاماتی که با مطالعه به دست می آید ،دلنوشته های نابی است که تنها مختص همان فرد است الهام گرفتن از طبیعت واز سایر شاعران ومحیط پیرامون ، شرط اول شاعری است.

بیشتر چه کتابهایی را مطالعه میفرمائید؟
خوب من برای مطالعه کتاب قطعا کتابهای شعر را ترجیح میدهم ولی رمان هم دوست دارم به نظر من هر کتابی دست کم ارزش یک بار مطالعه را دارد،چون هر کتاب حاصل دسترنج شاید چندین ساله نویسنده هاست وبی انصافی است که ما حتی یک ساعت از وقت مان را به خواندن وحداقل ورق زدن کتاب اختصاص ندهیم .چند نمونه از کتابهایی که در کتابخانه من وجود دارد: دیوان عماد خراسانی ،پروین اعتصامی،رهی معیری،سهراب سپهری و…

در بسیاری از زمینه ها وتولید آثار هنری مسئله سفارشی بودن مطالب وآثار وجود دارد به نظرشما آیا اشعار سفارشی به ادبیات صدمه ای نمیزند؟
اینکه در تولید آثار هنری مسئله سفارشی بودن مطالب به چشم میخورد ، اگر موجب آن نشود که افکار وحس درونی نویسنده یا شاعر را به طور ۱۰۰ درصد تحت الشعاع قرار دهد ایرادی ندارد . می توان به این مورد از این منظر نگاه کرد که مثلا فرد نویسنده با مشاوره وراهنمایی صاحب نظری به پردازش موضوعی خاص می پردازد ودر نتیجه اثر خوبی را ارائه می دهد ولی اگر از دریچه اختصاصی بودن موضوع شعر یا نوشته ها به آن نگاه کنیم در این حالت ممکن است مطالبی عنوان شود که موجب رنجش عده ای میگردد واین دیگر از حسٍ درونی نویسنده بلکه نظرات گروهی خاص از جامعه می باشد که نویسنده آن را ارائه داده است واین قطعا آسیب هنری محسوب می شود

یک نویسنده وشاعر از نظر شما چگونه زندگی میکند ؟
زندگی شاعران ونویسندگان دست خوش عواطف واحساسات خاصی است که این موجب می شود گاهی به خلوت وسکوتی عمیق نیاز پیدا میکند یک گوشه ی دنج یه قلم ویک لوح سفید کافی است تا وارد دنیای جدید بشوند وغرق در اوهام رنگارنگی که موجب تحیر دیگران است .زندگی یک شاعر می تواند سبز باشد به رنگ دشتهای نم زده ی بهاری و آبی باشد به رنگ پهنه آسمان اگر پرنده خیالش در انحصار دغدغه های زندگی قرار نگیرد .

بزرگترین افتخار شما در طول زندگی چست؟
می تواند بزرگترین افتخارم باشد ، اینکه همیشه تحت حمایت خداوند باشم اینکه در سایه سار محبت وبندگی اش قرار بگیرم ودر مسیر هنر ثابت قدم باشم

کلام آخر؟
در پایان تشکر میکنم از مدیر سایت که این فرصت را به بنده دادند تا به معرفی خویش بپردازم ومدیون حمایت های خانواده عزیزم هستم از پدرم ، خواهران، برادران، وهمسر عزیزم، اغراق نیست اگر بگویم حتی دوستانی دارم بهتر از آب روان که همیشه مشوق های اصلی من بوده اند افتخار میکنم که یک حبیب آبادی هستم واز صمیم دل آرزو دارم روزی فرا برسد که ما شاهد عینیت های موفقیت در نقطه نقطه ی شهر عزیزمان باشیم خوشحال هستم از اینکه عنوان اولین مؤلف خانم را در شهر حبیب اباد به خود اختصاص داده ام
لازم به ذکر است انجمن ادبی آیینه ادب درکانون شهید باهنر حبیب اباد تحت مدیریت خانم خبوشانی برگزار می گردد از علاقه مندان نثر رسما دعوت به عمل می آورم که محفل پر شور ما را رونق ببخشند برای ارتقای هرچه بیشتر سطح شهر