به گزارش شمال اصفهان؛به نقل از خبرگزاری میزان، در عمق ناکامی روایت مستند خنثی سازی طرح پیچیده و گسترده ای است که با تلاش برای بمب گذاری و انفجار در ده ها نقطه از تهران آرامش و امنیت ملت ایران را هدف گرفته بود. این مستند مربوط به انهدام شبکه تروریستی، تکفیری توسط سربازان گمنام […]

به گزارش شمال اصفهان؛به نقل از خبرگزاری میزان، در عمق ناکامی روایت مستند خنثی سازی طرح پیچیده و گسترده ای است که با تلاش برای بمب گذاری و انفجار در ده ها نقطه از تهران آرامش و امنیت ملت ایران را هدف گرفته بود.

این مستند مربوط به انهدام شبکه تروریستی، تکفیری توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) امروز دوشنبه ۱۴ تیرماه از شبکه دوم و خبر سیما روی آنتن رفت که مشروح آن در پی می آید:

«اخی»، یکی از متهمان دستگیرشده توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) در این ارتباط در یکی از فیلم های مکشوفه از وسایل ارتباط تصویری آنها، می گوید: «۱۵۰ گرم از مواد دست سازی توسط مجاهدین گرفته و ساخته شده است که زیر این سنگ گذاشته ایم تا آزمایش کنیم، میزان موادی که ما در استشهادی که به کار می بریم، دو تن یا سه تن از این هاست».

دو تن موادی که توسط این شخص برای عملیات در ایران در نظر گرفته شده است از زاویه کارشناسی برای عملیات انفجاری و انتحاری برای ۱۰۰ نقطه کافی است.

انتخاب مراکز پرجمعیت می تواند به تحقق بهتر این عملیات کمک کند برای انتخاب این مراکز و محل ها به ویژه در تهران، هفته ها بررسی دقیق شده است در برآوردهای اولیه تلفات عملیات حداقل ۵۰ نفر تخمین زده می شود. نقاط متمرکز جمعیتی اولویت این اهداف قرار دارد.

جزوه آموزشی از چند ماه قبل تهیه و در اختیار سرتیب ها قرار گذاشته شده و از لحاظ نرم افزاری همه چیز برای عملیات آمده است. عملیات در عمق، سلاحی است برای ضربه زدن به شهرها و مراکز اصلی، مراکزی که دسترسی جغرافیایی به آنها معمولا با دشواری هایی روبه رو است؛ در ادبیات گروه های تروریستی، تهران عمق عملیاتی ایران محسوب می شود

آخرین ارزیابی ها در رقه سوریه، موصل عراق و دو همسایه شرقی و غربی نشان می دهد نیروهای آموزش دیده تاکنون نتوانسته اند عملیاتی در عمق را در ایران اجرا کنند.

عملیات کور در جدال یا مناطق مرزی ایران نیز نتوانسته این ناکامی راهبردی را بپوشاند این مشکل نیروها را در قبال ایران دچار نوعی انفعال و یاس عملیاتی کرده است.

اواخر سال ۹۴ برای حل مشکل، طرح جدیدی در دستور کار اتاق هماهنگی قرار می گیرد. احداث پایگاهی جدید در ۲۰ کیلومتری سروان در مرز شرقی ایران، پایگاه جدید شاخه های متعددی در مناطق مختلف خواهد داشت. این شاخه های از همان روز اول در رصد نامحسوس قرار دارد.

اولین کار پس از ایجاد پایگاه، شناسایی راه های جدید عملیات در ایران است چرا که راه های قبلی تحت کنترل و انجام عملیات از آن طریق ناممکن است. تروریست ها البته بی خبرند که گشت های جدید آنها نیز در رصد نامحسوس نیروهای ایرانی قرار دارد.

مرکز اصلی ارتجاع منطقه مثل همیشه هزینه های احداث پایگاه و عملیات مختلف را برعهده می گیرد. تجربه نشان می دهد که تروریست ها تهران را اصطلاحا سرخ می دانند و با وجود پیشنهادهای وسوسه کننده ارتجاع، حاضر نیستند ریسک بالای عملیات در تهران را بپذیرند.

حامیان منطقه ای تروریست ها برای حل این مشکل از طریق رابطان خود به نام «هاشم» معروف به «مولوی محمود» قیمت سنگینی را به او پیشنهاد می دهند: یک میلیون دلار برای هر عملیات در تهران؛ هزینه های متفرقه و جاری هم به این قیمت افزوده خواهد شد. بخش اصلی این پول به رهبران تروریست ها اختصاص دارد و بخشی نیز هزینه عملیات می شود که با توجه به شرایط ایران، باید به یورو تبدیل شود.

«اخی» یکی از عوامل اجرای بمب گذاری در ایران، بیان کرد: یک کیف چرمی که در آن ۱۲ بسته ۵۰۰ یورویی و جمعا ۶۰۰ هزار یورو بود را به من برای عملیات در ایران دادند.

حامیان مالی عملیات در چارچوب سیاست فعلی ارتجاع منطقه یعنی فاصله گذاری با گروهک تروریستی داعش تاکید می کنند؛ ردپای این گروه نباید در عملیات آشکار باشد. البته ویدیویی که بعد ها از نیروهای عمل کننده در تهران به دست می آید، نشان می دهد که این خواسته به نتیجه مورد نظر نرسیده و نیروها حتی در ادبیات رایج خود نیز بوی داعش می دهند.

در همسایه غربی نیز خبرهایی است. «ابویاسر» سرپل گروهک داعش در نقل و انتقال نیروها فعال تر شده است. دو خط تلفن که در دست اینها بوده، این روزها همیشه اشغال است؛ این دو خط تلفن حتما از این به بعد خاموش خواهد شد. اخی در همن ارتباط بیان داشت: به من گفتند این شماره را بگیرید زنگ بزنید و این شما را وارد ایران خواهد کرد.

تهران این روزها در آرامش به سر می‌برد؛ در زیر پوست شهر هزاران چشم‌ نامحسوس مراقب امنیت و آرامش مردم هستند. مطابق معمول چندین سوژه قطعی یا احتمالی از زوایای مختلف در زوم‌ها و مناطق امنیتی سرخ، قرمز، نارنجی و سفید در شبکه‌ای پیچیده، لایه لایه و ۲۴ ساعته تحت کنترل هستند.

جمع بندی اطلاعات موجود در مورد یکی از این سوژه‌ها تاکید می‌کند که وی عنصری کاملاً خطرناک است البته تور امنیتی به گونه‌ای سراسری و گسترده است که حتی صدای نفس کشیدن سوژه نیز قابل شنیدن است.

سوژه اصلی که اسم سازمانی‌اش «اخی» است، ۲۱ خرداد از میدان آزادی وارد تهران می‌شود و از همان لحظه، در زوم سرخ قرار می‌گیرد. اخی در اولین اظهارات پس از دستگیری می گوید: آمدم تهران تا به یکی ملحق شوم…..!

عنصر دوم عملیات ترکیبی طرح ریزی شده «هوشنگ» نام دارد. هوشنگ حدود یک ماه زودتر از اخی در پروژه انفجار – انتحار فعال شده است؛ او از اواخر اردیبهشت در تلاش است خود را به تهران برساند و زمینه‌های لازم را برای عملیات فراهم کند.

هوشنگ روزهای متوالی در پوشش‌های مختلف به مراکز فروش مواد ظاهراً ساده‌ای رفت و آمد می‌کند که ترکیب آنها می‌تواند فاجعه‌ای به همراه آورد. فروشندگان این مواد اولیه نمی‌دانند که با این کار در عاقبت شوم عملیات و احتمالاً در خون صدها زن و مرد تهرانی شریک شده‌اند.

شاید لازم باشد هشدارهای پنهان و آشکار به این فروشندگان در دستور کار انتظامی و امنیتی قرار بگیرد.چند روز بعد عنصر شماره دو عملیات با هدف کاهش عملیات لو رفتن، برای اسکان به مناطق اطراف تهران روی می‌آورد.

هوشنگ می گوید: «بعد از اینکه این خانه را تهیه کردم، به من گفتند یک وسیله تهیه کن که پلاک منطقه تهران یا اطراف آن را باشد تا ما بتوانیم کارمان را انجام بدهیم».

ایستگاه‌های این مناطق لحظه به لحظه این عنصر خطرناک را زیر نظر دارند؛ خانه امنی که هوشنگ در ۱۵ خرداد در اطراف تهران اجاره می‌کند، از همان ابتدا با تاکتیک فریب، تحت پوشش قرار می‌گیرد.

این تروریست زبردست احتمالاً بعدها به صاحبان مشاغل مختلفی فکر خواهد کرد که این روزها در اطراف او و حتی در داخل خانه به ظاهراً امن او مشغول کار و تعمیر هستند.

هوشنگ که با پیچیده‌ترین و مدرن‌ترین روش‌ها ارتباطی با مرکز عملیات در ارتباط است، با اعتماد به نفس کامل عمل می‌کند. شش روز پس از اجاره خانه توسط هوشنگ، عنصر اصلی یعنی «اخی» در چهارچوب زمان بندی طرح خود را به پایتخت می‌رساند.

اشراف اطلاعاتی نشان می‌دهد که اخی و هوشنگ قرار است در چهارچوب خط مشق مشهور «عنصر وطنی» عمل کنند. عنصر وطنی، در ادبیات تروریستی به عناصر بومی هر کشور اطلاق می‌شود؛ عملیات در فرانسه و بلژیک با همین روش اجرا شد. البته برخلاف تصورات و تحلیل تروریست‌ها، این خط مشق در ایران جواب نمی‌دهد.

اخی براساس عملیات برنامه زمان بندی شده و ابلاغ شده از پایگاه، ۱۰ روز فرصت آماده سازی دارد. برخی مسئولان پروژه، به علت خطرات عظیم احتمالی، مایلند تروریست در همان زمان اولیه بازداشت شود اما منطق عملیات و اهداف کلان اطلاعاتی و امنیتی، صبر انقلابی همراه با دقت مضاعف را توصیه می‌کند.

اخی می گوید: در ساعات ظهر، در پارک دانشجو با هوشنگ قرار گذاشتیم و با هم ملاقات کردیم. سرانجام در ۲۵ خرداد ضربه اصلی در دستور کار نیروهای عملیات قرار می‌گیرد و اخی و هوشنگ دستگیر می‌شوند.

اخی در ابتدا فکر می‌کند یک خطای تاکتیکی موجب حساسیت سیستم و دستگیری موقت وی شده است. اخی با این تحلیل خود را با اسم دیگری به نام «علی عظیمی» معرفی می‌کند.

خانه امن مملو از مواد و وسایل ظاهراً ساده‌ای است که قرار بود دانش شیمیایی هوشنگ آنها را به موادی برای عملیات خونین و مهیب تبدیل کند؛ ده‌ها چاشنی که هر کدام برای یک عملیات کافی است و نشان می‌دهد طراحی دراز مدت در دستور کار قرار داشته است.

هوشنگ بیان می دارد: «این موادی که تهیه کرده بودیم، برای ۵۰ نقطه در تهران می‌توانستیم استفاده کنیم». دو تروریست بازداشت شده و همدست زودتر از عناصر داعش زودتر به حرف زدن می‌کنند و سرنخ‌های زیاد و ذی قیمتی می‌دهند.

تروریست‌ها گفتند: داعش این پیشنهاد را به ما داد که این انفجارها را در شهرهای بزرگ انجام دهیم.

سربازان گمنام امام زمان (عج) در ماه رمضان با زبان روزه توانستند عملیات خطرناک عظیم تروریست‌ها در تهران را خنثی کنند.