به گزارش صدای برخوار ؛ غزلی زیبا از شاعر گرانقدر حبیب آباد با عنوان شیون سُرنا (رازو نیاز با خدا)

به گزارش صدای برخوار ؛ غزلی زیبا از شاعر گرانقدر حبیب آباد با عنوان شیون سُرنا (رازو نیاز با خدا)

 

آن دل که درون چون می مینای تو باشد

در سینه به خون غرق تمنای تو باشد

کس پیر نگردد به سر کوی تو هر گز

گر چشم دلش خیره به بُرنای تو باشد

جام و دف پیمانه و مطرب همه در رقص

تا میکده را شیون سُرنای تو باشد

در کوی تو تا صبح بسی عاقل و جاهل

هر یک به تمنایی و یسنای تو باشد

 مابین دل و عقل همواره بود جنگ

فاتح همه آن دل که به کَرنای تو باشد

فوجی به سرایت همه دلداده و حیران

هر دسته جدا در پی معنای تو باشد

در جنگل و بستان همه جا دیده سروی

 حیرت زده بر قامت رعنای تو باشد

 یارب همه را حاجت و مقصود روا دار

 کاین لطف فقط دست توانای تو باشد

  “عرفان” خبری خوش که به هر محفل عشقی

  شیوا غزلی با خط خوانای تو باشد.

مصطفی عرفانی نیا ( عرفان )

عید قربان مبارک.