شمال اصفهان:ترانه ارسالی کاربران جهت شرکت در فراخوان آثار هنری شهدای گمنام ترانه سرا امین بهاری زادهعنوان:بابای مفقودالاثر..!!!یه کاروان رسیده با شمیم عطر کربلاصدای اشک و گریه باز پیچیده توی کوچه هامامان چه شوقی داره باز ..چشاش پی ِ یه هدفهاما تو پیدا نمیشی .. اینم هزارمین دفه..!از تو یه دنیا خاطره ..یه قاب عکس […]

شمال اصفهان:ترانه ارسالی کاربران جهت شرکت در فراخوان آثار هنری شهدای گمنام ترانه سرا امین بهاری زاده
عنوان:بابای مفقودالاثر..!!!
یه کاروان رسیده با شمیم عطر کربلا
صدای اشک و گریه باز پیچیده توی کوچه ها
مامان چه شوقی داره باز ..چشاش پی ِ یه هدفه
اما تو پیدا نمیشی .. اینم هزارمین دفه..!
از تو یه دنیا خاطره ..یه قاب عکس ..یه ذره خاک..
مونده برا من یادگار ..همراه سربند و پلاک..
“پرستو ها یکی یکی رسیدن از راه سفر ..
اما خبر از تو نشد .. بابای مفقودالاثر..!!!”
کلاس درس و مدرسه ..اسم تو روی تخته باز..!
کسی نفهمید حالمو ..چقدِ دوری سخته باز..!!!
سهم من از حضور تو یه قاب عکس خالی موند..
یه تصویری توو ذهن من ..با لباسای خاکی موند..!
هر شب مامان برای من ..یه قصه از تو گفته بود..
یاد تو از ذهن منم ..مثه مامان..نرفته بود..!!!
“پرستوها یکی یکی رسیدن از راه سفر..
اما خبر از تو نشد ..بابای مفقودالاثر..!!! “

عنوان:بابای شهیدم برگرد
به نبودنت یه عمریه که عادت کردم…به تو بالیدم و احساسِ سعادت کردم
نه که بد شم، ولی هر بچه رو با باباش دیدم… غبطه خوردم، یا دروغ نگم، حسادت کردم
از تو سهمم اسمِ تو، توی شناسنامه س بابا… ارثی که مونده ازت، عکساته توی جبهه ها
نه پلاک و خبری…نه نامه ی مختصری…از تو بابا نرسیده..تا حالا بدست ما

” تا کجا بغل کنم به جات یه عکس کهنه رو؟…دل خوشیم شده فقط عکسا و خاطرات تو
کاش بیای تو از سفر مسافرِ خسته ی من…تا برات آذین کنم، پس کوچه های قلبمو “

قصه ی نبودت و یه عمرِ از بر کردم…. چه روزایی و به شوق دیدنت سر کردم
عمریه که بالشم خیس شده و با غمِ تو…سوزِ این دل و با بارونِ چشام تر کردم
میدونم که خوب میدونی که چه سختِ انتظار..کاش میشُد بیای به خوابم، تو فقط واسه یه بار
پدرِ عزیز و مهربونِ بی مزار من…کاش بیای آروم بگیرِ با تو قلبِ بی قرارِ

” تا کجا بغل کنم به جات یه عکس کهنه رو؟…دل خوشیم شده فقط عکسا و خاطرات تو
کاش بیای تو از سفر مسافرِ خسته ی من…تا برات آذین کنم، پس کوچه های قلبمو “