شمال اصفهان؛اشعاری زیبا با عنوان چهار فصل از خانم فاطمه شکل آبادی شاعر گرانقدر حبیب آبادی در اولین روز بهار ای بهار, ای بادها سرگرم عطر آگینی ات قلب گل های شکفته غرق در شیرینی ات ای زمین ای بستر سبز و نگارین چمن باز کن آغوش گرم صبح فروردینی ات میرسد از دشتها پیغام […]

شمال اصفهان؛اشعاری زیبا با عنوان چهار فصل از خانم فاطمه شکل آبادی شاعر گرانقدر حبیب آبادی در اولین روز بهار
ای بهار, ای بادها سرگرم عطر آگینی ات
قلب گل های شکفته غرق در شیرینی ات
ای زمین ای بستر سبز و نگارین چمن
باز کن آغوش گرم صبح فروردینی ات
میرسد از دشتها پیغام سبز زندگی
پونه ها,  گلبوته ها در پرتو بالندگی
میطراود با لطافت ابر بر گلبرگ یاس
میکشد بر دوش,  شبنم نقش گل با سادگی
میخرامد افتاب از پشت ابر نوبهار
پهن میگردد ب دامان بلند سبزه زار
صبح جاری میشود در عمق چشمان سحر
عشق میخندد ب روی غنچه های ناز دار
آسمان در گردش این روزها بی طاقت است
چشم از پیمودن زیبایی اش در حیرت است
باد میرقصد میان شاخه های موج دار
سرو  با گلبوته های نسترن هم صحبت است
ای بهار ای موسم دیدار و یاد یادها
نوعروس ۴ فصل رنگ رنگ دلربا
باز کن آغوش مهرت را ب دنیا و بگو
برگ برگ روشن این فصل تقدیم شما
****************
عرض تبریک و شادباش ب مناسبت لبخند بهار  در آغوش طبیعت
عید شما مبارک
 قطعه شهری زیبا از خانم “هاجر ترکی” شاعر حبیب آبادی
 
امسال هم دوباره به آیین نو شدن * برخیز تا غبار ز دل شست وشو کنیم
خاشاک کینه را برداییم و جای آن * از رویش محبت دل گفت وگو کنیم
صلح و صفا و آشتی و مهر و دوستی * در جای جای کشور دین جست و جو کنیم
بر دوستان به لحظه ی تحویل سال نو * والاترین آنچه که هست آرزو کنیم