صدای برخوار_در سال ۲۰۰۹ میلادی، مقارن با سال نجوم، یونسکو نام «شیخ بهایی» را در لیست مفاخر ایران ثبت کرد و در ایران نیز روز سوم اردیبهشت به عنوان «روز بزرگداشت شیخ بهایی» در تقویم ثبت شد.

به گزارش صدای برخوار،
شیخ بهایی از تأثیرگذارترین دانشمندان جهان اسلام است که قلم و بیان او هر چند شیوه‌ای نو در ادبیات و علوم ایران زمین ایجاد نکرد اما نگرشی که او در جهان علم ایجاد کرد باعث ایجاد آثاری بزرگ به دست دانشمندان بعد او شد.
شیخ بهایی مسلکی درویشانه داشته و بر اساس آنچه از فحوای کلام او پیداست، از نظر فلسفی تحت تأثیر مکتب اشراق قرار داشته و ذوق و سلوک درونی را بن مایه کسب فضیلت می‌دانسته است.
البته برخی او را از ناقدان فلسفه معرفی کرده‌اند و گفته‌اند که در حقیقت عاملی فلسفه را مأمن و خاستگاه چندان محکمی که بشود بوسیله آن به اطمینان رسید و با ثمرات آن زندگانی و معرفت دینی را استوار کرد نمی‌داند. این قول هرچند ممکن است در نظر برخی درست باشد اما نگارنده معتقد است که دیدگاه عمده و مبانی فکری شیخ بهایی در آثار ادبی او جلوه یافته که این آثار شیخ را حکیمی اشراقی معرفی می‌کرده است؛ در واقع شیخ با مذاق عرفانی ویژه‌ای که داشت به فلسفه رسمی آن روز، که خود آن را حکمت یونانیان می‌خواند، به عین عنایت نمی‌نگریست و در مقابل بیشتر به حکمتی ایمانی که در واقع همان عرفان اسلامی بود فرا می‌خواند و حکمیت اشراق نیز همان حکمت ایران باستان است که با عقاید اسلامی تلطیف و میزان شده است.

شیخ بهایی در عرصه ادبیات پارسی به اقدامی اعجازگونه دست زده است، زیرا او و خاندان و خانواده‌اش همگی عرب زبان بودند، اما او به مدد استعداد ذاتی و پشتکار خود نه تنها توانست ادب پارسی را فراگیرد بلکه توانست به عنوان یکی از شاعران برتر ادب پارسی مطرح شود.
در عهدی که شیخ بهایی خامه بر رقعه نهاد و آثاری همچون موش و گربه را پدید آورد، سبک عراقی رو به افول بود، اما او توانست زیبایی سبک عراقی را با استحکام سبک خراسانی در هم آمیزد و بیانی نو پدید آورد که بیان شیوا و عمق معانی آموخته وی نیز با آن پیوست و شیوه‌ای نو پدید آورد که مختص اوست.
زبان ادبی او فصاحت سعدی، عارفانه های حافظ و استحکام لفظ رودکی را با هم دارد با این همه شیخ بهایی را تنها نمی توان یک شاعر دانست زیرا او عالمی ذوالفنون است که در همه انواع علوم دستی تمام داشته است.
سروده‌های فارسی او مانند مثنویات از جمله «نان و حلوا» و «شیر و شکر» و نیز «تخمیس غزل خیالی بخارایی» قابل توجه است. مؤلف عالم آرای عباسی که خود نیز در مرتبه‌ای والا از ادب و انشاء بوده شیخ را فردی که در فنون سخنوری قصب السبق از اقران ربوده اند، توصیف نموده است.

 آثار شیخ در ادبیات عرب نیز مرتبه‌ای والا دارد به طوری که از برجسته‌ترین آثار منظوم شیخ به زبان عربی، «چکامه الفوز والامان» در ستایش حضرت صاحب الزمان(عج) است. این اثر آوازه‌ای بلند یافته و شروح و تعلیقاتی نیز بر آن نوشته شده و حتی احمد بن علی منینی (متوفی ۱۱۷۲ ق) شرح مشهوری بر آن نوشته است.

از مجموع ۱۲۳ اثر تألیفی شیخ بهایی، ۲۹ جلد در فقه، ۹ جلد در علوم قرآنی، ۲ جلد در حدیث، ۶ جلد در ادعیه و مناجات، ۵ جلد در اصول اعتقادات، ۵ جلد در اصول فقه و۸ جلد در رجال و اجازات بوده که مجموعه این اثار استادی او را در علوم و معارف اسلامی ثابت می‌کند.
شیخ بهایی موجد فقه غیر استدالی است زیرا «جامع عباسی» که شاخص ترین اثر شیخ در باب فقه است، به زبان فارسی نگاشته و نخستین اثر رساله فقه فارسی غیراستدلالی محسوب می‌شود.
آنچه در شخصیت شیخ بهایی بسیار مهم است آنکه او باوجود اینکه عرفان و فلسفه و حکمت و فقه و اصول را می‌دانسته اما در هر رشته موازین علمی را کاملاً رعایت کرده و اجازه نداده است که افکار او در یک زمینه علمی بر نظرات علمی دیگرش اثر بگذارد؛ توضیح آنکه در طول تاریخ علوم اسلامی و فرهنگ ایرانی – اسلامی دانشمندان بسیاری بوده‌اند که در آثارشان اثر عرفان بر فقه یا اثر فلسفه بر هنر یا اثر شعر در اخلاق دیده می‌شود که این رویکرد در برخی موارد یک ایراد محسوب می‌شود اما شیخ بهایی توانسته از این ایراد رهایی یابد و به جز چند مورد که اثر تفکرات فلسفی بر شاعرانه‌های او دیده می‌شود در دیگر جایگاه‌ها از این خطا مصون مانده است.

شیخ بهایی این امتیاز را داشته که دانشمندی جامع الاطراف و مسلط بر همه دانش های رایج زمان خود باشد، این مزیت او باعث شده تا در مهندسی و معماری همه جوانب هنر ایرانی اسلامی را در مختصات کامل آن رعایت کند.
طراحی اولیه شهر نجف آباد که از کارهای اوست نشان می‌دهد او معماری ایران پیش از اسلام را به خوبی می‌شناخته و موقعیت جغرافیایی شهر را نیز به گونه‌ای طراحی کرده که موازین اصولوب مهندسی اسلامی را نیز رعایت کند.
انتهای پیام